دنیای این روزای من...

یک هفته ای سفر بودم اما دلم می خواهد باز هم سفر کنم... دلم می خواهد بروم به یک جای دور... یک گوشه ی دنج...همیشه توی خیالم تصور می کنم که از شهر فاصله بگیرم و بروم توی کوهستان زندگی کنم... دلم می خواد از آدم های اطرافم کناره بگیرم... بعضی وقت ها آدم ها هم برام تکراری می شن...

اگر آدم ، خودش تنهایی را انتخاب کند، بهتر می تواند با تنهایی و با خوش کنار بیاد....اما وقتی تنهات بذارن...حتی یک سرماخوردگی کوچک هم از پا درت می یاره... شاید فلسفه زندگی همین باشه...تنها به دنیا می آییم... تنها از دنیا می ریم...

نظرات 8 + ارسال نظر
یادگار سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ب.ظ http://yadgar.blogsky.com

کجا بودی یک هفته خوش گذشت؟

لینکت کردم

مشهد
خوش گذشت مرسی

مرضیه پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:26 ب.ظ

سلام
افسرده به نظر می رسی نسکافه جون.
مردم همه سرشون به مشغله ی خودشون گرمه بعضی ها هم نمی دونن اصلا برا چی زندگی می کنن فقط به حال و حولشون می رسن.هیچ کس غم کس دیگه ای رو نمی خوره.
نمی ارزه این دو روز دنیا رو با آه و حسرت بگذرونیم.باید کاری رو بکنیم که دوست داریم. شاید جزو کسایی باشیم که به قول تو فلسفه زندگی رو درک کردیم.
از این غصه نخور که چرا تنهات می ذارن. آدمایی مثل تو حتی اگه دورشون هم شلوغ باشه بازم تنهان چون فهمیدن که متعلق به اینجا نیستن!
از نیستان تا مرا ببریده اند/از نفیرم مرد و زن نالیده اند
و ما در این لحظه اعلام می کنیم که از بالای منبر پایین اومدیم!

بله!!!!
منم به این حرف هایی که زدی فکر کردم.... اما بعد از یک هفته مسافرت .تنهایی نشستن توی خونه سخته..در حالی که هم زمان ۳ تا مریضی بگیری...
من فقط از روزمره گی خسته شدم...

یادگار شنبه 24 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:17 ق.ظ http://yadgar.blogsky.com


من که منظور تو را نفهمیدم از تنهایی.اما با اون جمله کاملا موافقم که گفتی اگر آدم خودش تنهایی را انتخاب کند با خودش کنار می آید اما اگر تنهات بذارن با یک سرما خوردگی از پا در میای.ایشالله که هیچ وقت تنها نیستی.
سه تا مریضی برای چی گرفتی؟چت شده؟حالا بهتری خطر که رفع شده؟
اصلا معلوم هست رفتی اون ور دنیا تو اصفهان داری چی کار میکنی ؟پاشو بیا اینجا خونه ما با هم صحبت کنیم منم دلم تنگ شده.به مرضی هم میگیم بیاد.

اون روز که این پست را نوشتم. مریض بودم و بعد از ۱ هفته که همسرم کنارم بود. دوباره روزمرگی هام شروع شدو...
آره بهترم... دیدمت بهت میگم که چه مریضی داشتم

یادگار شنبه 24 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:18 ق.ظ

سلام آره منم فقط اسمم را تو نظرات به کار نبری بهتره.مرسی.

خاطره شنبه 24 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:42 ق.ظ http://khaterehkh.blogsky.com

یه وقتایی یخیل لارمه این تنهایی ها جایی که هیچ آشنایی نباشه

هادی جووووووون سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:21 ب.ظ http://www.kasiryellow.blogfa.com

سلام چرا خوشبختی!!!!! نکنه پراید داری!!!!

دشتی چهارشنبه 29 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 03:43 ب.ظ http://parsianlustre.blogfa.com

سلام من این وبلاگ رو تازه ساختم باید امتیاز کسب کنم اگه میشه شما لینکش کنید و بهم خبر بدید لینکتون کنم

سمیه چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 04:13 ب.ظ http://meydandaran.blogfa.com

سلام عزیزم وب جالبی داری.
آدم اینجا احساس خوبی داره, خوشحالم میکنی اگه به وب منم سربزنی آخه من تازه کارم و به نظراتت احتیاج دارم. ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد