خاطرات مدرسه(2)

دوران دبستان یک همکلاسی داشتم که سطح  یاد گیریش پایین بود و معلم مان او را به من سپرده بود تا با او درس کار کنم. اما من هرچی برایش توضیح میدادم یاد نمی گرفت. من هم کتکش می زدم. بیچاره یک روز خسته شد و مادرش را به مدرسه آورد تا دادخواهی کند!  مدیر مدرسه هم گوش من را کشید تا دیگر گوش همکلاسی ام را نکشم!  بعد ها اون همکلاسی ام را به مدرسه استثنایی فرستادند...

اولین تقلب های من در سال چهارم دبستان انجام گرفت!  معلم چهارم دبستانم، میگرن داشت و یک روز در میان مدرسه نمی آمد .دانش آموز کنار دستی من هم زیاد تقلب می کرد و من تقلب کردن را از او یاد گرفتم و از این بابت مدیون او هستم!

کلاس پنجم، طبقه دوم مدرسه بودیم  و من هم برای این که از مدرسه رفتن طفره بروم، هر روز بهانه می آوردم که  پاهایم درد می گیرد از پله ها بالا بروم! (انگار یک پیرزن 90 ساله بودم!) آخه درسم خوب بود و حوصله نداشتم سر کلاس به حرف های تکراری معلم گوش بدهم...

آن روزها یک همکلاسی داشتم که او روزهایی که بعد از ظهری بودیم، سر کلاس می خوابید ، معلممان هم همیشه بهش میگفت ظهر ها کمتر آبدوغ  بخور تا سر کلاس خوابت نبره.. بیچاره روزهایی هم که دوغ نمی خورد، می خوابید.

رویا... مرضیه...مریم...فرزانه..هاجر...ستاره...همکلاسی های دوران دبستانم... یادشون بخیر...

نظرات 5 + ارسال نظر
داش سیا چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:03 ب.ظ

سلام خوبی؟ چه خاطرات خوبی من یاد دوران دبستان افتادم با اون همه خاطراتش که همیشه تو ذهن من وایسادن و جای نمیرن قشنگ بود مرسی

خاطره پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:30 ق.ظ http://khaterehkh.blogsky.com

تقلبی؟‌چه کار بدی
ما هم از این دانش اموز ها داشتیم ولی اون که یه مدت در کلاس ما بود اصلا عقب مونده ذهنی بود!!

بهزاد یکشنبه 11 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:54 ب.ظ

وجدانن یه کم در کودکی گرایش به خلاف داشتی شانس اوردی تا حالا معتاد نشدی دانشجو شدی که بدتر از معتاده همشهری

منظور؟؟؟؟؟

مرضیه دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:37 ق.ظ

آری یاد آن روزها به خیر که تو به زور از من خوراکی هایم را می گرفتی!
حال کنکور برایمان رمقی نگذاشته وگرنه حسابتان را می رسیریم!

من که یادم نمیاد از تو خوراکی گرفته باشم.. حالا اگر هم گرفتم از غریبه که نبوده.. بابام پولش را داده بوده...

فرزانه دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:46 ق.ظ

بس کنید دعوا نکنید با هم!!!! اصلا از من خوراکی گرفتی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد